تاريخ : شنبه 23 آذر 1392 | 12:42 | نویسنده : مهدیه مهدوی |

مگسی را کشتم

 

نه به این جرم که حیوان پلیدی است، بد است

 

و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است

 

طفل معصوم به دور سر من میچرخید،

 

به خیالش قندم

 

یا که چون اغذیه ی مشهورش تا به این حد گندم!!!

 

ای دو صد نور به قبرش بارد؛

 

مگس خوبی بود…

 

من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد،

 

مگسی را کشتم …!

 

 



تاريخ : جمعه 22 آذر 1392 | 16:15 | نویسنده : مهدیه مهدوی |

این شعرو حمید مصدق گفته :

 

تو به من خندیدی و نمی دانستی


من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم

باغبان از پی من تند دوید

سیب را دست تو دید

غضب آلود به من کرد نگاه

سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک

و تو رفتی و هنوز،

سالهاست که در گوش من آرام آرام

خش خش گام تو

تکرار کنان می دهد آزارم

و من اندیشه کنان غرق در این پندارم

که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت...

 

جوابی که فروغ فرخزاد به این شعر داده:

توی ادامه مطلب حتما بخونین،فوق العادس...



ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 22 آذر 1392 | 15:39 | نویسنده : مهدیه مهدوی |

 اولا با عرض پوزش به خاطر عکسایی که گذاشتم .....اما بچه ها واقعا مجبور شدم بذارم ...

 

میخاستم شما رو هم در مفاهیم نهفته در این دو عکس  که من دیدم سهیم کننم..

 

میپرسید این عکسا چیه؟

 

خب اولیش که واضحه عکس یکی از شهدای اسلام و ایرانه...

 

ک معصومیت و نورانیت چهرشون همه رو به پاک بودن و بر حق بودن اعمالشون قانع میکنه ....

 

اما در عکس دوم تامل کنییید:

اون عکس یکی از شهدای سلفی تکفیری جبهه ضد اسلامه ک در سوریه کشته شده...

 

و چهرش پس از مرگ به شکل هولناکی در اومده و همه رو حیرت زده کرده ...

 

 

چیزی نمیگم.... اما خودتون با دیدن این دو عکس چه نتیجه ای میگیرین...

 

 

 

خدایا ما رو در سپاه مهدی (عج) و زیر پرچم اسلام بمیران...و هنگام مرگمون به مانند این شهید با لبخند دفنمون کن...

 



تاريخ : دو شنبه 18 آذر 1392 | 10:22 | نویسنده : سمیرا سلحشور |

 

مراحل 5 ساعت درس خواندن دانشجو در خوابگاه:

1 ساعت با خودکار بازی کردن و یاد گرفتن نحوه ساخت آن.

1 ساعت خیره شدن به گل های فرش و پی بردن به ظرافت آن.

1 ساعت درد و دل کردن با مورچه کنار کتاب.

2 ساعت نگاه کردن به جلد کتاب و عکسهای داخل آن برای دریافتن موضوع.

روزمون مبارک...

 

 



تاريخ : جمعه 15 آذر 1392 | 22:17 | نویسنده : مهدیه مهدوی |

آری از پشت کوه آمده ام!!!

من چه میدانستم اینور کوه باید برای ثروت حرام خورد

برای عشق خیانت کرد

برای خوب دیده شدن دیگری را بد نشان داد

برای به عرش رسیدن دیگری را به فرش کشاند

وقتی هم با تمام سادگی دلیلش را می پرسم

می گویند از پشت کوه آمده

ترجیح می دهم به پشت کوه برگردم

و تنها دغدغه ام سالم برگرداندن گوسفندان از دست گرگ باشد!!

تا اینکه اینور کوه باشم و گرگ....

 



تاريخ : سه شنبه 5 آذر 1392 | 10:9 | نویسنده : مهدیه مهدوی |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.